
به گزارش سراج24؛ فناوری هوش مصنوعی بهعنوان پیشران تحولات جهانی، با تأثیرات عمیق خود بر زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، جایگاهی راهبردی یافته است. رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخبگان علمی در سال 1398، با تأکید بر اهمیت هوش مصنوعی فرمودند: «فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، آینده جهان را شکل میدهند و ما باید در این میدان پیشرو باشیم.» ایشان همچنین در دیدار با هیئت دولت سیزدهم در سال 1400 بر ضرورت ایجاد ساختاری منسجم برای پیشبرد فناوریهای راهبردی تأکید کرده و فرمودند: «فناوریهای نوین باید با مدیریت متمرکز و هماهنگ توسعه یابند تا کشور از قافله جهانی عقب نماند.» این تأکیدات، ضرورت ایجاد نهادی منسجم و چابک را برای بهرهگیری از فرصتهای هوش مصنوعی و صیانت از آسیبهای آن آشکار میکند.
در طول سالهای گذشته با وجود تلاشهایی که برای ایجاد نهاد متولی وجود داشته، ناهماهنگی میان دستگاههای مختلف مانع جدی پیشرفت بوده است. پرسش اساسی این است: نهاد متولی هوش مصنوعی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ آیا قالب ستاد برای آن کافی است؟ سازمان، شورا یا هر ترکیب و ساختار دیگری چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
ضرورت تمرکز در سیاستگذاری
رهبر معظم انقلاب در سال 1390، با صدور حکم تشکیل شورای عالی فضای مجازی، بر ضرورت ایجاد «نقطه کانونی متمرکزی برای سیاستگذاری، تصمیمگیری و هماهنگی در فضای مجازی کشور» تأکید کردند. در آن زمان، نهادهایی مانند وزارت ارتباطات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ، کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادها هرکدام وظایفی در حوزه فضای مجازی داشتند؛ اما نبود هماهنگی، تصمیمگیریهای پراکنده را به دنبال داشت. به همین دلیل، شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی برای رفع این ناهماهنگی تأسیس شدند. اگرچه در طول سالهای پس از تشکیل این شورا انتظارات بهطور کامل برآورده نشد، تجربیات ماحصل از آن، اهمیت تمرکز در سیاستگذاری را تأیید میکنند.
این تجربه برای هوش مصنوعی، با دامنه اثر وسیعتر، حیاتی است. رهبری در مراسم تنفیذ رییس دولت چهاردهم بر ضرورت ایجاد ساختار متمرکز ذیل رئیسجمهور برای پیشبرد هوش مصنوعی تأکید کردند و در اولین دیدار با هیئت دولت چهاردهم نیز فرمودند: «سازمان ملی هوش مصنوعی، که در دولت شهید رئیسی شکل گرفت، باید با قدرت ادامه یابد تا عقبماندگی در این حوزه جبران شود.» این تأکیدات، که ریشه در درک راهبردی ایشان از فناوری دارد، نشاندهنده لزوم تداوم سازمان ملی هوش مصنوعی بهعنوان نهادی فرادستگاهی و چابک است.
آسیبهای نبود هماهنگی
نبود هماهنگی میان دستگاههای مختلف، توسعه هوش مصنوعی در ایران را عملا متوقف کرده است. این در حالی است که پیشتر همگام با تحولات جهانی و حتی صادرکننده فناوری بودیم. پس از ترسیم چشمانداز هوش مصنوعی از سوی رهبر معظم انقلاب در آبان 1400، در عمل توسعه هوش مصنوعی بهجای پیشرفت، با توقف و به نوعی پسرفت مواجه شد. این توقف با شتاب ناگهانی رشد و تحولات در دنیا همزمان شد به نحوی که دنیا با سرعتی اعجابانگیز هر روز مرزهای جدیدی در هوش مصنوعی را در نوردید. دعواهای بیندستگاهی، موازیکاریها، رقابتهای بیهوده بر سر تولیگری هوش مصنوعی و سندنویسی و همچنین فقدان سیاستگذاری متمرکز، منابع را هدر داد و انگیزه بخش خصوصی را کاهش داد.
پروژههای متعددی با اهداف مشابه اما بدون هماهنگی تعریف شدند که نتیجهای جز اتلاف بودجه نداشتهاند. رقابتهای سیاسی حتی بر تدوین سند ملی هوش مصنوعی نیز سایه انداخت و موجب شد که این سند نیز قوام لازم را نداشته باشد. گزارش شاخصهای هوش مصنوعی ایران 1403 نشان میدهد که رتبه کلی ایران در آمادگی هوش مصنوعی از 22 در سال 1400 به 25 در سال 1403 افت کرده است. شاخصهای جهانی نیز رتبه ایران در حوزه هوش مصنوعی را در حدود ۷۰ ارزیابی میکنند که با جایگاه تبیینشده از سوی رهبری و سند ملی هوش مصنوعی فاصله بیش از ۶۰ رتبهای دارد. حتی در حوزه مقالات علمی، که بالاترین جایگاه منطقهای را داشتیم، نیز پسرفت ملموس بوده و مشارکت در کنفرانسهای برتر جهانی 20 درصد کاهش یافته است. این پسرفت، اعتماد نخبگان را تضعیف کرده و ایران را از رقبای منطقهای، مانند ترکیه و امارات، عقب انداخته است.
سیاستگذاریهای متناقض، این مشکلات را تشدید کرد. برخی دستگاهها بر فناوریهای پرهیاهو، تمرکز کردند، در حالی که نیازهای زیرساختی، مانند کاربستهای صنعتی، بحران آب، ناترازی انرژی و غیره در عمل نادیده گرفته شدهاند. هر روز مجموعه متنوع و متکثری از همایشهای بینتیجه برگزار میشود و تفاهمنامههای متعدد میان سازمانها و نهادها و انجمنها منعقد میشود، اقداماتی نمایشی که مشکلات واقعی را حل نمیکنند. در سطح بینالمللی نیز، فقدان هماهنگی، فرصتهای همکاری و سرمایهگذاری خارجی را از ایران گرفت و خطر عقبماندگی دائمی را افزایش داده است.
چرا ساختارهای ستادی یا وزارتخانه مناسب نیستند؟
ایجاد نهاد متولی هوش مصنوعی در قالب ستادهای سنتی یا وزارتخانه، پاسخگوی نیازهای این حوزه نیست.
ستاد ذیل معاونت علمی: معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری، هوش مصنوعی را در قالب ستادی مشابه ستاد نانو میبیند. بدون شک ستاد نانو یکی از موفقترین تجربیات جمهوری اسلامی در حوزه فناوری بوده است؛
با این حال، ستاد نانو با تمرکز بر حوزهای تخصصی با مقیاس محدود و در شرایطی که کشور در حوزه تامین مالی و همکاریهای بینالمللی با تنگناهای کمتری مواجه بود، موفق عمل کرد. اما هوش مصنوعی بهدلیل ماهیت بینرشتهای، پیچیدگیهای زیرساختی و نیاز به همکاری گسترده جهانی، با نانو قابلمقایسه نیست. نانو به زیرساختهای محاسباتی عظیم یا هماهنگیهای فرادستگاهی در سطح ملی و بینالمللی نیاز نداشت، در حالی که هوش مصنوعی بدون اینها ناکام میماند. ستاد نانو با بودجههای محدود و پروژههای داخلی عمل میکرد، اما هوش مصنوعی نیازمند سرمایهگذاریهای کلان و مشارکت عظیم بخش خصوصی است. بروکراسی دولتی و محدودیتهای بودجهای معاونت علمی نیز چابکی مورد نیاز برای هوش مصنوعی را تضعیف میکند.
ستاد ذیل معاون اول رئیسجمهور: معاون اول، با مسئولیتهای گسترده، نمیتواند تمرکز کافی بر هوش مصنوعی داشته باشد. این ساختار، گرفتار تغییرات سیاسی و دیوانسالاری است. در حکمرانی غیر دولتمحور ایران، که در آن نهادهای فرادولتی نیز نقشی کلیدی دارند، این ستاد نمیتواند به خوبی هماهنگی با این نهادها را تضمین کند، و این موضوع منجر به موازیکاریها میشود.
ستاد یا کارگروهی ذیل وزارت دفاع یا ستاد کل نیروهای مسلح: نیروهای مسلح ایران، با دستاوردهای خیرهکننده و افتخارآمیز در حوزههای موشکی، از جمله توسعه موشکهای بالستیک نقطهزن و هایپرسونیک که لرزه بر اندام دشمنان انداخته و اقتدار دفاعی کشور را تضمین کردهاند، الگویی بینظیر از چابکی و نوآوریاند. اما هوش مصنوعی، با ویژگیهای فراگیر و نیاز به همکاری گسترده با بخش خصوصی، دانشگاهها و جامعه جهانی، با رویکرد نظامی سازگار نیست. تمرکز نظامی، کاربردهای غیرنظامی، مانند سلامت و کشاورزی، را کمرنگ میکند، و محدودیتهای بینالمللی، همکاریهای علمی را دشوار میسازد.
وزارتخانه تخصصی: وزارتخانهای جدید، در نظام حکمرانی ایران، گرفتار ساختارهای سنگین دولتی و کندی در تصمیمگیری میشود. اولویتهای کوتاهمدت سیاسی و بروکراسی، با پویایی هوش مصنوعی همخوانی ندارد.
هوش مصنوعی نیازمند نهادی بالادستی و فرادولتی است که از دخالتهای سیاسی مصون باشد و هماهنگی و نوآوری را تضمین کند.
تجربیات جهانی؛ درسهای هماهنگی
نبود هماهنگی، پیشرفت هوش مصنوعی را در بسیاری از کشورها متوقف کرده بود، اما ایجاد نهادهای متمرکز با ساختارهای مشخص، تحولی عظیم رقم زد. این نهادها با یکپارچهسازی دولت، صنعت و دانشگاهها، منابع پراکنده را به موتور پیشرفت جهانی تبدیل کردند. در ادامه، تجربیات کشورهای پیشرو نشان میدهد که چرا نهادهای متمرکز برای موفقیت در هوش مصنوعی حیاتیاند.
چین
پیش از 2017، تلاشهای پراکنده شرکتهای خصوصی، چین را پشت سر ایالات متحده نگه داشته بود. برنامه ملی هوش مصنوعی، تحت نظارت شورای دولتی چین، با ساختار متمرکز و بودجه عظیم، منابع دولتی، دانشگاهی و صنعتی را همسو کرد. این برنامه با ایجاد پارکهای فناوری و حمایت از شرکتهایی مثل SenseTime، ابزارهایی مانند دیپسیک را توسعه داد که بازارهای مالی جهانی را به چالش کشید. هماهنگی این نهاد، چین را به پیشگام جهانی بدل کرد.
امارات
تا پیش از تأسیس وزارتخانه هوش مصنوعی در 2017، امارات جایگاهی در فناوری نداشت. این وزارتخانه، با ساختار حکومتی و اختیارات گسترده، پروژههای ملی را هدایت کرد و با سرمایهگذاری در دانشگاهها و استارتاپها، مدلهای بزرگ زبانی فالکون و جیس را خلق کرد که با غولهای سیلیکونولی رقابت میکنند. تمرکز این نهاد، امارات را به ستاره نوآوری تبدیل کرد.
انگلیس
پیش از 2018، پراکندگی تحقیقات مانع پیشرفت انگلیس بود. دفتر هوش مصنوعی، زیر نظر وزارت دیجیتال، فرهنگ، رسانه و ورزش، با ساختار مشارکتی بین دولت و بخش خصوصی، منابع را متمرکز کرد. این دفتر با حمایت از پروژههای مشترک، سیستمهای هوش مصنوعی سلامت NHS را توسعه داد که دقت تشخیص بیماریها را 30 درصد افزایش داد. هماهنگی این نهاد، لندن را به قطب هوش مصنوعی اروپا بدل کرد.
فرانسه
تا پیش از 2018، فرانسه در سایه رقبای اروپایی بود. شورای ملی هوش مصنوعی، تحت نظارت مستقیم رئیسجمهور، با ساختار بینوزارتی، اکوسیستم فناوری را یکپارچه کرد. این شورا با حمایت مالی و سیاستگذاری، Mistral AI را به پیشگام مدلهای زبانی منبعباز بدل کرد. موفقیت Mistral، که مدلهایش با GPT-4 رقابت میکند، نتیجه مستقیم هماهنگی این نهاد است.
آلمان
تا پیش از 2023، آلمان با وجود صنعت قوی، در هوش مصنوعی عقب بود. پراکندگی تحقیقات و رقابت داخلی بین دانشگاهها و شرکتها، آلمان را از رقبای جهانی عقب انداخته بود. برای مثال، در دهه 2010، استارتاپهای آلمانی هوش مصنوعی به دلیل کمبود سرمایه و هماهنگی، نمیتوانستند با سیلیکونولی رقابت کنند و بسیاری توسط شرکتهای خارجی خریداری شدند. آژانس هوش مصنوعی آلمان، با ساختار فدرال و همکاری وزارت اقتصاد و تحقیقات، در 2023 تأسیس شد تا این شکاف را پر کند. این آژانس با متمرکز کردن بودجه و هدایت پروژههای مشترک بین صنعت و دانشگاهها، به شرکتهایی مانند زیمنس کمک کرد تا نرمافزارهای هوشمند خود را توسعه دهند که بهرهوری کارخانهها را 15 درصد افزایش داد. تأسیس این نهاد نتیجه درک آلمان از نیاز به هماهنگی برای رقابت جهانی بود.
کانادا
پیش از 2017، تحقیقات پراکنده مانع پیشرفت کانادا بود. برنامه Pan-Canadian AI Strategy، تحت نظارت شورای تحقیقات ملی کانادا، با ساختار مشارکتی بین دولت، دانشگاهها و صنعت، منابع را متمرکز کرد. این برنامه با حمایت از موسسه Mila در مونترال، مدلهای یادگیری عمیق پیشرو را توسعه داد که در پلتفرمهای جهانی مانند گوگل و متا استفاده میشوند. هماهنگی این نهاد، تورنتو و مونترال را به یک از مراکز برجسته هوش مصنوعی در سطح جهانی تبدیل کرد.
ژاپن
پیش از 2019، ژاپن با وجود پیشینه رباتیک، در هوش مصنوعی عقب بود. شورای هوش مصنوعی، تحت نظارت کابینه نخستوزیر، با ساختار بینوزارتی، دولت و شرکتهایی مانند تویوتا را هماهنگ کرد. این شورا پروژه Woven City را بهعنوان شهری با حملونقل خودکار پیش برد که ژاپن را به پیشرو در شهرهای هوشمند بازگرداند. تمرکز این نهاد، نتیجه درک ژاپن از نیاز به هماهنگی برای رقابت با چین و آمریکا بود.
کره جنوبی
تا پیش از 2019، پراکندگی تحقیقات و وابستگی به فناوری خارجی، کره جنوبی را از رقابت جهانی هوش مصنوعی عقب نگه داشته بود. استراتژی ملی هوش مصنوعی، تحت نظارت وزارت علوم و فناوری اطلاعات و ارتباطات (MSIT)، با ساختار متمرکز و بودجه کلان، دولت، دانشگاهها و شرکتهایی مانند Samsung و Naver را هماهنگ کرد. این نهاد با ایجاد مراکز تحقیقاتی مانند AI Hub و حمایت از پروژههای مشترک، پلتفرمهای زبانی پیشرفتهای مانند HyperCLOVA را توسعه داد که در آسیا با مدلهای غربی رقابت میکند. هماهنگی این نهاد، کره جنوبی را به پیشرو در هوش مصنوعی صنایع نیمههادی و خدمات دیجیتال بدل کرد.
عربستان سعودی
تا پیش از 2020، وابستگی به نفت و نبود اکوسیستم فناوری، عربستان را از رقابت جهانی هوش مصنوعی دور نگه داشته بود. استراتژی ملی داده و هوش مصنوعی (NDSAI)، که در 2020 تحت نظارت مستقیم ولیعهد تأسیس شد، با ساختار متمرکز و بودجهای بالغ بر 20 میلیارد دلار، دولت، شرکتهای خصوصی و دانشگاهها را هماهنگ کرد. این نهاد با ایجاد مراکز تحقیقاتی و جذب استعدادهای جهانی، شهر نئوم را به آزمایشگاه پیشرو هوش مصنوعی تبدیل کرد. سیستمهای مدیریت انرژی نئوم، که مصرف انرژی را 25 درصد بهینه کرد، نتیجه مستقیم هماهنگی این استراتژی است. تأسیس این نهاد، پاسخ عربستان به نیاز فوری برای رقابت در فناوری پیشرفته بود.
این تجربیات نشان میدهند که پراکندگی منابع، حتی پیشرفتهترین کشورها را در ناکارآمدی فرو میبرد. نهادهای متمرکز، از شورای دولتی چین تا وزارتخانه امارات و آژانس فدرال آلمان، با ساختارهای متنوع و یکپارچهسازی منابع، چشماندازی مشترک برای پیشرفت خلق کردند. این هماهنگی نهتنها کشورها را به پیشگامان هوش مصنوعی بدل کرد، بلکه الگویی برای آینده فناوری جهانی ارائه داد. هماهنگی، قلب تپنده موفقیت و کلید فتح قلههای نوآوری است.
ویژگیها و انتظارات از نهاد متولی
ناهماهنگیهای گذشته و پیچیدگیهای هوش مصنوعی، و تجربیات جهانی نشان میدهند که نهاد متولی باید ساختاری چابک، فرادستگاهی و کارآمد داشته باشد. ویژگیها و انتظارات زیر برای شورای راهبری و سازمان ملی هوش مصنوعی، با هدف رفع موانع و تضمین پیشرفت کشور در این حوزه راهبردی پیشنهاد شدهاند.
استقلال مالی و اجرایی: سازمان ملی هوش مصنوعی باید از منابع مالی مستقل، مانند صندوقهای توسعه فناوری همراه با مشارکت بخش خصوصی، برخوردار باشد تا از دیوانسالاری دولتی مصون بماند. این استقلال، امکان جذب سرمایهگذاریهای کلان و اجرای سریع پروژهها را فراهم میکند. انتظار میرود سازمان، بودجهها را با شفافیت تخصیص دهد و از هزینههای غیرضروری اجتناب کند.
جایگاه فرادولتی: در حکمرانی غیر دولتمحور ایران، نهاد متولی باید در سطحی بالاتر از دولت عمل کند. شورای راهبری، با حضور مقامات ارشد نظام، بازیگران مطرح و اثرگذار بخش خصوصی و اساتید صاحبنام دانشگاه، باید هماهنگی نهادهای فرادولتی را تضمین کند. انتظار میرود شورا، با سیاستگذاری کلان، از موازیکاری جلوگیری کند و اولویتهای ملی را تعیین کند.
چابکی و انعطافپذیری: سازمان ملی باید با الگوبرداری از قرارگاههای موفق، مانند قرارگاه سازندگی، سرعت عمل را تضمین کند. با این حال، این سازمان نباید متولی یا مجری مستقیم پروژهها باشد، بلکه باید هماهنگکنندهای کوچک و چابک باشد که اجرای پروژهها را بین دستگاههای متولی، بخش خصوصی و دانشگاهها توزیع نموده و از آنها پیگیری کند. انتظار میرود سازمان، با فرآیندهای ساده و تصمیمگیری سریع، از بروکراسی دوری کند.
همکاری با بخش خصوصی و نخبگان: زیستبوم نوآوری، با مشارکت شرکتهای دانشبنیان، استارتاپها و دانشگاهها، کلید موفقیت است. سازمان ملی باید بستری برای جذب ایدهها و سرمایههای بخش خصوصی ایجاد کند، بهرهگیری از قراردادهای مشارکتی و تقویت صندوقهای خطرپذیر از جمله این اقدامات است. هوش مصنوعی در هیچ کجای جهان با بودجهها و تولیگری دولتی به موفقیت نرسیده و همکاری سازمان در این حوزه میبایست محدود به راهبری باشد.
تمرکز بر نیازهای ملی: سیاستگذاری باید بر حل مشکلات واقعی کشور، مانند بحران آب، ناترازی انرژی و کمبود زیرساختهای محاسباتی، متمرکز باشد. شورای راهبری باید اولویتها را بر اساس نیازهای کشور تعیین کند، و سازمان ملی باید پروژههای مرتبط را هماهنگ کند. انتظار میرود این نهاد، از اقدامات نمایشی پرهیز کند و نتایج ملموس ارائه دهد.
همکاری بینالمللی: سازمان ملی باید با رعایت اصول ملی، امکان مشارکت در پروژههای جهانی را فراهم کند، همکاری در کنسرسیومهای علمی جهانی یا جذب فناوریهای پیشرفته با همکاری کشورهای دوست از جمله این موارد است. انتظار میرود سازمان، با دیپلماسی فعال، جایگاه ایران را در اکوسیستم جهانی تقویت کند.
تضمینگری: در شرایطی که بهرهگیری از هوش مصنوعی در صنایع میتواند بهرهوری را بالا برد ترس مدیران از این فناوری جدید و ناشناخته مانعی جدی برای استفاده از آن در صنایع است. سازمان میتواند با تضمینگری شرکتها و استارتاپها را به سمت اجرای پروژههای واقعی در صنایع هدایت کند.
امنیت دادهها: به همان میزان که دسترسی به دادهها برای توسعه هوش مصنوعی رکن محسوب میشود، امنیت دادهها نیز اهمیت دارد. سازمان میبایست با هماهنگی دستگاههای متولی ضمن تقویت زیرساختهای امن تبادل داده فرهنگ و فرایندهای لازم برای تضمین امنیت دادهها در عین تسهیل استفاده از آنها را مبتنی بر تجربیات و مدلهای جهانی فراهم کند.
سازمان ملی هوش مصنوعی نباید به سمت هزینههای بالا و بزرگ کردن دولت برود. این سازمان، بهعنوان هماهنگکننده، باید با ساختاری کوچک و کارآمد عمل کند، وظایف اجرایی را به دستگاههای متولی و بخش خصوصی واگذار کند، و از طریق نظارت و ارزیابی، اثرگذاری واقعی را تضمین کند.
جمعبندی
بیش از ۳ سال از تعیین چشمانداز هوش مصنوعی توسط مقام معظم رهبری می گذرد و زمان به سرعت در حال سپریشدن است. هر دقیقه که در میان رقابتهای سیاسی، نهادبازیها و اقدامات نمایشی زمان را تلف میکنیم، به اندازه چند ماه از دنیا عقب میافتیم.
رهبر معظم انقلاب زمانی فرمودند: «اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم، رئیس فضای مجازی کشور میشدم.» به شخصه ایمان دارم که معظمله، امروز مشابه همین نظر را در مورد هوش مصنوعی دارند؛ نگاهی که در بیانات مکرر ایشان در خصوص اهمیت هوش مصنوعی، لزوم انسجام، هشدار در خصوص اقدامات عملی و کافی نبودن اقدامات نمایشی، لزوم نفوذ به اعماق هوش مصنوعی و ضرورت اتکا به بخش خصوصی واقعی، مشهود است.
امید است ریاست محترم جمهور که اجرای سیاستهای کلان ابلاغی رهبری را به عنوان راهبرد اصلی دولت چهاردهم عنوان نموده و بارها در سخنرانیهای خود آن را چراغ راهنمای مسیر بیان داشتهاند، هرچه سریعتر با اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در این حوزه، که مورد تأکید رهبری بوده است، به ناهماهنگیها و رقابتهای بیندستگاهی پایان داده و ایران را به جایگاه شایسته در این حوزه راهبردی برسانند.